دیکشنری
داستان آبیدیک
sensory nerves
sensəɹi nɜɹvz
فارسی
1
عمومی
::
پیهای حساس، اعصاب حساسه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SENSOR NETWORK
SENSOR NODE
SENSOR SEEDING
SENSOR/SHOOTER NODES
SENSORIAL
SENSORIMOTOR
SENSORIMOTOR INTELLIGENCE
SENSORIMOTOR STAGE
SENSORINEURAL HEARING LOSS
SENSORIUM
SENSORY
SENSORY AVERSION
SENSORY CALMING BIN
SENSORY DIET
SENSORY EXPERIENCE
SENSORY NERVES
SENSORY NUCLEUS
SENSORY PATHWAY
SENSORY POTENTIAL
SENSORY PRESBYCUSIS
SENSORY SPECIFIC SATIETY
SENSORY THALAMUS
SENSUAL
SENSUAL ENJOYMENT
SENSUAL EXPERIENCE
SENSUALISM
SENSUALIST
SENSUALITY
SENSUALIZATION
SENSUALIZE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید